روانشناسی صنعتی و سازمانی: تاریخچه، اهداف و اهمیت

روانشناسی صنعتی و سازمانی تاریخچه، اهداف و اهمیت

از ابتدای تشکیل سازمان‌ها تا امروز، مدیران و رهبران همواره به دنبال راهکارهایی بوده‌اند که بتوانند بهترین استفاده را از منابع سازمانی، افراد، و فرآیندها داشته باشند. در این راستا، روانشناسی صنعتی و سازمانی به عنوان یک رشته تخصصی مطالعه و تحلیل رفتار و عملکرد انسان‌ها در محیط‌های کاری و سازمانی رو به رشد است. این رشته به تدریج به یک ابزار قدرتمند تبدیل شده که مدیران و رهبران سازمان‌ها را در بهبود عملکرد سازمانی و رضایت کارکنان یاری می‌رساند.

روانشناسی سازمانی چیست؟

روانشناسی سازمانی را می‌توان حوزه‌ای دانست که از دو بخش اصلی روانشناسی صنعتی و روانشناسی سازمانی تشکیل شده است.

روانشناسی صنعتی

نقش اصلی بخش صنعتی در روانشناسی صنعتی-سازمانی، یادگیری نحوه‌ی صحیح تطابق افراد با مشاغل خاص است. این بخش که گاهی با عنوان روانشناسی پرسنلی نیز شناخته می‌شود، بر ارزیابی ویژگی‌های کارکنان و سپس تطابق آن‌ها با مشاغلی که به احتمال زیاد عملکرد خوبی در آن‌ها خواهند داشت، تمرکز دارد.

زمینه‌های اصلی دیگر در بخش صنعتی روانشناسی صنعتی-سازمانی شامل، آموزش کارکنان، توسعه استانداردهای عملکرد شغلی و اندازه‌گیری عملکرد شغلی می‌‎شود.

روانشناسی سازمانی

بخش سازمانی در روانشناسی صنعتی-سازمانی بیشتر بر درک چگونگی تأثیر سازمان‌ها بر رفتار فردی تمرکز دارد. ساختار سازمانی، هنجارهای اجتماعی، سبک‌های مدیریتی و انتظارات نقش، همگی عواملی هستند که می‌توانند بر رفتار افراد درون یک سازمان تأثیر بگذارند.

روانشناسان صنعتی-سازمانی با درک چنین عواملی، امیدوارند عملکرد و سلامت فردی را بهبود بخشند و در عین حال به نفع کل سازمان عمل کنند.

با اینکه روانشناسی صنعتی-سازمانی یک حوزه‌ی کاربردی است، اما تحقیقات بنیادی نظری نیز برای آن ضروری است. این حوزه که ریشه در روانشناسی تجربی دارد، دارای زیرشاخه‌های مختلفی مانند تعامل انسان-کامپیوتر، روانشناسی پرسنلی و عوامل انسانی است.

بیشتر بخوانید: روان‌شناسی کار: انواع، اهداف و اهمیت

تاریخچه روانشناسی سازمانی

روانشناسی صنعتی-سازمانی (منبع) در اوایل قرن بیستم با فعالیت روانشناسانی مانند کتل، مونستربرگ و اسکات شکل گرفت. آن‌ها به مسائلی که امروزه در حیطه روانشناسی صنعتی قرار می‌گیرند، می‌پرداختند.

  • روانشناسی صنعتی-سازمانی در اوایل قرن بیستم با کتل، مونستربرگ و اسکات شکل گرفت.
  • پیش از جنگ جهانی اول، کتل شرکت مشاوره روانشناسی تأسیس کرد و مونستربرگ کتاب “روانشناسی و کارآمدی صنعتی” را منتشر کرد.
  • با ورود آمریکا به جنگ جهانی اول، روانشناسان به توسعه روش‌های غربالگری و انتخاب سربازان پرداختند.
  • پس از جنگ، مطالعات “آزمایش‌های هاثورن” به بررسی روابط بین فردی، انگیزه و پویایی سازمان‌ها پرداخت.
  • فردریک تیلور و لیلیان گیلبرت در بازطراحی محیط کار و افزایش بهره‌وری نقش داشتند.
  • در طول جنگ جهانی دوم، سیستم‌های جدیدی برای انتخاب شغل و ارزیابی عملکرد کارکنان توسعه یافت.
  • پس از جنگ، روانشناسی صنعتی و سازمانی مورد توجه قرار گرفت و تحقیقات زیادی در زمینه رضایت شغلی انجام شد.
  • با تصویب قانون حقوق مدنی ۱۹۶۴، سازمان‌ها ملزم به رفع تبعیض علیه کارکنان شدند.
  • امروزه روانشناسی صنعتی-سازمانی حوزه‌ای گسترده از پژوهش و کاربرد است.

پیش از جنگ جهانی اول، برخی از این محققان در زمینه روانشناسی صنعتی کار کرده بودند. مثلاً کتل شرکتی مشاوره روانشناسی تأسیس کرد که هنوز هم فعالیت دارد. همچنین مونستربرگ در سال ۱۹۱۳ کتابی با عنوان “روانشناسی و کارآمدی صنعتی” منتشر کرد که موضوعاتی مانند انتخاب کارمند، آموزش کارکنان و تبلیغات مؤثر را پوشش می‌داد.

تمرکز اصلی این پژوهش‌های اولیه روی چیزی بود که امروزه به عنوان روانشناسی صنعتی شناخته می‌شود و روانشناسی سازمانی بعدها به عنوان یک علم تجربی شکل گرفت.

با ورود آمریکا به جنگ جهانی اول، فعالیت روانشناسان گسترش یافت و افرادی مانند یرکس و اسکات به توسعه روش‌هایی برای غربالگری و انتخاب سربازان پرداختند.

پس از جنگ، مطالعات روی انتخاب کارکنان ادامه یافت. همچنین مطالعاتی مانند “آزمایش‌های هاثورن” در دهه ۱۹۳۰ انجام شد که فراتر از انتخاب و جایابی کارکنان رفت و به بررسی روابط بین فردی، انگیزه و پویایی سازمان‌ها پرداخت. این مطالعات، سرآغاز شکل‌گیری روانشناسی سازمانی به شمار می‌رود.

هم‌زمان با این مطالعات، روانشناسی عوامل انسانی نیز در حال شکل‌گیری بود. فردریک تیلور، مهندسی بود که با بازطراحی محیط کار، به دنبال افزایش بهره‌وری برای شرکت‌ها و دستمزد برای کارگران بود. او معتقد بود که بهترین نتیجه برای کارمند و مدیریت از طریق آموزش و توسعه قابل دستیابی است.

لیلیان گیلبرت، روانشناس دیگری بود که برای افزایش بهره‌وری تلاش می‌کرد. او با استفاده از روش‌های مطالعه زمان و حرکت، به دنبال کاهش تعداد حرکات مورد نیاز برای انجام یک کار بود. او این روش‌ها را نه تنها در صنعت بلکه در خانه، اداره، مغازه‌ها و سایر مکان‌ها نیز به کار برد.

در طول جنگ جهانی دوم نیز روانشناسی صنعتی گسترش یافت. افرادی در این حوزه، سیستم‌های جدیدی برای انتخاب شغل، طبقه‌بندی، آموزش و ارزیابی عملکرد کارکنان، توسعه تیم، تغییر روحیه و نگرش کارکنان ایجاد کردند.

پس از جنگ، هر دو حوزه روانشناسی صنعتی و سازمانی به طور قابل توجهی مورد توجه قرار گرفتند. دغدغه‌هایی در مورد انصاف آزمون‌های استخدامی مطرح شد و همچنین تحقیقات زیادی در زمینه رضایت شغلی و انگیزه کارکنان انجام گرفت.

با تصویب قانون حقوق مدنی ۱۹۶۴ در آمریکا، سازمان‌ها ملزم شدند تا تبعیض علیه کارکنان را کنار بگذارند. این موضوع زمینه‌ای برای فعالیت‌های بیشتر روانشناسان صنعتی-سازمانی در حوزه عدالت استخدامی شد.

امروزه، روانشناسی صنعتی-سازمانی حوزه‌ای گسترده و عمیق از پژوهش و کاربرد است. این رشته از مشاغل دارای رشد چشمگیری بوده و همچنان به اهمیت آن در درک روانشناسی کارکنان و بهبود عملکرد سازمان‌ها افزوده می‌شود.

اهداف روانشناسی صنعتی-سازمانی

روانشناسی صنعتی-سازمانی، شاخه‌ای از علم روانشناسی است که به مطالعه‌ی رفتار انسان در محیط کار می‌پردازد. هدف اصلی این علم، بهبود عملکرد و رضایت شغلی کارکنان و در نهایت، ارتقای سازمان‌ها است. برای دستیابی به این هدف، روانشناسان صنعتی-سازمانی در زمینه‌های مختلفی فعالیت می‌کنند، از جمله:

  • شناسایی و حل چالش‌های محیط کار: از طریق بررسی محیط کار با استفاده از مصاحبه و نظرسنجی، به شناسایی مشکلات و ارائه راه‌حل‌های مبتنی بر علم روانشناسی می‌پردازند.
  • بهبود عملکرد کارکنان: با طراحی و اجرای سیستم‌های ارزیابی عملکرد، آموزش و توسعه کارکنان و رهبران، به ارتقای مهارت‌ها و در نتیجه، افزایش بهره‌وری کارکنان کمک می‌کنند.
  • ایجاد فرهنگ سازمانی مثبت: تلاش برای ایجاد تعادل بین کار و زندگی، ارتقای سلامت روان کارکنان و طراحی برنامه‌هایی برای افزایش رضایت شغلی، از جمله اقداماتی است که روانشناسان صنعتی-سازمانی در راستای بهبود فرهنگ سازمانی انجام می‌دهند.
  • تیم‌سازی و مدیریت اثربخش تیم: بازسازی تیم‌ها و بخش‌ها، بر اساس اصول روانشناسی صورت می‌گیرد تا همکاری و همبستگی میان کارکنان افزایش یابد.
  • جذب و استخدام نیروی کار مناسب: با طراحی شیوه‌های نوین استخدام و ارزیابی، به جذب افرادی با مهارت‌ها و روحیات متناسب با هر جایگاه شغلی کمک می‌کنند.
  • تلاش برای ایجاد تنوع و برابری در محیط کار: با ایجاد برنامه‌هایی برای جذب نیروی کار متنوع و آموزش کارکنان در راستای پذیرش و احترام به تفاوت‌ها، به برابری و همکاری هر چه بیشتر در محیط کار کمک می‌کنند.

مزایای روانشناسی صنعتی و سازمانی

با بهره‌گیری از روانشناسی صنعتی-سازمانی (منبع)، سازمان‌ها می‌توانند از مزایای متعددی بهره‌مند شوند، همان‌طور که در وظایف این متخصصان نیز مشهود است:

  • شناسایی و حل چالش‌های محیط کار: روانشناسان صنعتی-سازمانی با بررسی محیط کار از طریق مصاحبه و نظرسنجی، به شناسایی مشکلات و ارائه راه‌حل‌های مبتنی بر علم روانشناسی می‌پردازند.
  • بهبود عملکرد کارکنان: از طریق طراحی و اجرای سیستم‌های ارزیابی عملکرد، آموزش و توسعه کارکنان و رهبران، روانشناسان صنعتی-سازمانی به ارتقای مهارت‌ها و در نتیجه، افزایش بهره‌وری کارکنان کمک می‌کنند.
  • ایجاد فرهنگ سازمانی مثبت: تلاش برای ایجاد تعادل بین کار و زندگی، ارتقای سلامت روان کارکنان و طراحی برنامه‌هایی برای افزایش رضایت شغلی، از جمله اقداماتی است که روانشناسان صنعتی-سازمانی در راستای بهبود فرهنگ سازمانی انجام می‌دهند.
  • تیم‌سازی و مدیریت اثربخش تیم: بازسازی تیم‌ها و بخش‌ها، بر اساس اصول روانشناسی صورت می‌گیرد تا همکاری و همبستگی میان کارکنان افزایش یابد.
  • جذب و استخدام نیروی کار مناسب: روانشناسان صنعتی-سازمانی با طراحی شیوه‌های نوین استخدام و ارزیابی، به جذب افرادی با مهارت‌ها و روحیات متناسب با هر جایگاه شغلی کمک می‌کنند.
  • تلاش برای ایجاد تنوع و برابری در محیط کار: روانشناسان صنعتی-سازمانی با ایجاد برنامه‌هایی برای جذب نیروی کار متنوع و آموزش کارکنان در راستای پذیرش و احترام به تفاوت‌ها، به برابری و همکاری هر چه بیشتر در محیط کار کمک می‌کنند.

به‌طور خلاصه، روانشناسی صنعتی-سازمانی با درک رفتار انسان در محیط کار، به سازمان‌ها در داشتن کارکنانی باانگیزه، ماهر و راضی و در نتیجه، دستیابی به اهداف سازمانی کمک می‌کند.

بیشتر بخوانید: تفاوت روانشناسی و روانشناختی در چیست؟ آیا یکی بهتر از دیگری است؟

تاثیرات روانشناسی صنعتی و سازمانی روی سازمان‌ها

روانشناسی صنعتی و سازمانی (I/O)، که به عنوان روانشناسی شغلی نیز شناخته می‌شود، مطالعه علمی رفتار انسان در سازمان‌ها و محیط کار است. این رشته بر استخراج اصول رفتار فردی، گروهی و سازمانی و استفاده از این دانش برای حل مشکلات مرتبط با رفتار انسانی در کار تمرکز دارد. در ادامه به برخی از داده‌ها و آمارهای کلیدی مرتبط با تأثیر روانشناسی صنعتی و سازمانی اشاره می‌شود:

عملکرد شغلی و بهره‌وری

مطالعات نشان داده‌اند که نیرو های انسانی با تعهد بالا نسبت به همتایان کم‌تعهد خود، تا 21 درصد بهره‌وری بالاتری دارند. همچنین با بررسی دقیق تر، مشاهده شده است که این دسته از نیروهای انسانی 41 درصد کاهش در غیبت و 59 درصد کاهش در نرخ ترک شغل را نشان داده‌اند.

تحقیقات نشان می‌دهد که رضایت شغلی تا حدود چشم گیری با بهره‌وری و عملکرد کلی شرکت مرتبط است. آن دسته از نیروهای انسانی که از شغل خود راضی هستند، احتمال بیشتری دارد که عملکرد خوبی داشته باشند و مدت طولانی‌تری موقعیت شغلی خود را حفظ کنند.

استخدام و حفظ کارکنان

شرکت‌هایی که از مصاحبه‌های ساختار یافته و ابزارهای انتخاب معتبر و تحت اصول روانشناسی صنعتی و سازمانی، استفاده می‌کنند، دقت در استخدامی نیروهای جدید را تا 24 درصد بهبود بخشند.

اجرای برنامه‌های پذیرش مؤثر و توسعه‌یافته با استفاده از بینش‌های روانشناسی صنعتی و سازمانی، می‌تواند نرخ حفظ کارکنان را تا 25 درصد افزایش داده و عملکرد کارکنان را نیز تا 11 درصد بهبود بخشد.

رفاه در محیط کار

مداخلات روانشناسی صنعتی و سازمانی که به کاهش استرس در محیط کار می‌پردازند، سطح استرس نیروهای انسانی را به طور متوسط 30 درصد کاهش می‌دهند. این امر منجر به بهبود سلامت روانی و کاهش هزینه‌های بهداشتی برای کارفرمایان می‌شود.

سیاست‌هایی که تعادل بین کار و زندگی را ترویج می‌دهند، مانند ساعت‌های کاری انعطاف‌پذیر و گزینه‌های کار از راه دور، می‌توانند رضایت نیروهای انسانی را بهبود بخشند و فرسودگی شغلی را کاهش دهند که این منجر به افزایش 13 درصد در بهره‌وری می‌شود.

رهبری و مدیریت

شرکت‌هایی که در برنامه‌های بهبود عملکرد مدیریت، سرمایه‌گذاری می‌کنند، شاهد بهبود 114 درصد در اثربخشی مدیریت خود هستند. این امر برای ایجاد تغییر سازمانی و بهبود عملکرد کلی بسیار مهم است.

روش‌های مدیریتی مؤثر، مانند ارتباطات واضح، تعیین اهداف و بازخورد عملکرد، می‌تواند بهره‌وری کارکنان را تا 25 درصد افزایش دهد.

تنوع و فراگیری

تحقیقات نشان می‌دهد که شرکت‌هایی که تنوع بیشتری در استخدام نیروهای جدید داشته اند، 33 درصد بیشتر احتمال دارد که از همتایان خود پیشی بگیرند. تنوع در محیط کار نوآوری و تصمیم‌گیری بهتر را تقویت می‌کند.

سازمان‌هایی با برنامه‌های قوی فراگیری 22 درصد نرخ ترک شغل کمتر و 30 درصد سودآوری بیشتری نسبت به سازمان هایی که چنین برنامه‌هایی ندارند، دارند. فراگیری به معنای ایجاد محیطی است که در آن تمامی افراد، بدون توجه به تفاوت‌هایشان، احساس پذیرش، احترام و ارزشمندی کنند.

آموزش و توسعه

برنامه‌های آموزشی جامع، مبتنی بر روانشناسی صنعتی و سازمانی، می‌توانند عملکرد نیروهای انسانی را به طور متوسط 10 تا 20 درصد بهبود بخشند. این امر منجر به بهبود عملکرد شغلی و رضایت شغلی بیشتر می‌شود.

فرصت‌های توسعه حرفه‌ای مداوم، تعهد و حفظ نیروهای انسانی، را افزایش می‌دهد، زیرا 94 درصد از کارکنان اظهار داشته‌اند که در صورتی که شرکتی در توسعه حرفه‌ای آن‌ها سرمایه‌گذاری کند، مدت طولانی‌تری با آن شرکت خواهند ماند.

این آمارها تأثیر قابل توجه روانشناسی صنعتی و سازمانی بر جنبه‌های مختلف عملکرد سازمانی، رفاه کارکنان و کارآیی کلی محیط کار را برجسته می‌کند.

اهمیت روانشناسی سازمانی

اهمیت روانشناسی سازمانی در چند جنبه مهم قابل توجه است:

  1. افزایش بهره‌وری سازمانی: ارتباط مستقیم بین رفتار و رضایت شغلی کارکنان و بهره‌وری سازمانی وجود دارد. با بررسی عواملی مانند انگیزه، ارتباطات، فرهنگ سازمانی، و محیط کاری، روانشناسان سازمانی می‌توانند بهبودهای مؤثری در بهره‌وری سازمان‌ها ایجاد کنند.
  2. حفظ سلامت روانی کارکنان: محیط کاری فشار زیادی بر کارکنان وارد می‌کند و مشکلات روانی می‌تواند به افزایش استرس و کاهش عملکرد منجر شود. با ارائه خدمات مشاوره و پشتیبانی روانشناسی، می‌توان به حفظ سلامت روانی و ارتقاء رضایت شغلی کارکنان کمک کرد.
  3. توسعه فرهنگ سازمانی سالم: روانشناسی سازمانی به شناخت و تقویت ارزش‌ها، فرهنگ، و هویت سازمانی کمک می‌کند. ایجاد یک فرهنگ سازمانی مثبت و تعهد کارکنان به اهداف و ارزش‌های سازمانی، به بهبود کارایی و عملکرد سازمان کمک می‌کند.
  4. مدیریت تغییرات: در دنیایی که تغییرات به سرعت اتفاق می‌افتند، توانایی مدیریت تغییرات و تطابق با آن‌ها برای سازمان‌ها ضروری است. روانشناسی سازمانی به تحلیل عوامل رفتاری و اجتماعی مرتبط با تغییرات و ارائه راهکارهایی برای مدیریت بهتر آن‌ها کمک می‌کند.
  5. توسعه مهارت‌های رهبری: رهبران و مدیران سازمانی نیاز دارند تا مهارت‌های مناسبی در زمینه مدیریت ارتباطات، رهبری، تیم‌سازی و حل مسائل داشته باشند. روانشناسی سازمانی این افراد را در توسعه مهارت‌های لازم برای مواجهه با چالش‌های مدیریتی و رهبری، حمایت می‌کند.

در کل، روانشناسی سازمانی با بهبود محیط کاری، ارتقاء عملکرد کارکنان، و بهبود مدیریت سازمانی، به بهبود کلیت سازمان‌ها و ایجاد محیطی مثبت و پایدار کمک می‌کند.

روانشناسان صنعتی-سازمانی چه می‌کنند؟

روانشناسان صنعتی-سازمانی (منبع) با تکیه بر اصول روانشناسی، رفتار کارکنان را در محیط کار مطالعه می‌کنند تا به درک موارد زیر دست یابند:

  • کیفیت ارتباطات تیمی: روانشناسان بررسی می‌کنند که تیم‌ها تا چه حد می‌توانند به صورت مؤثر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
  • تعهد کارکنان به سازمان: میزان وفاداری و احساس مسئولیت کارکنان نسبت به شرکت، مورد بررسی قرار می‌گیرد.
  • رضایت شغلی کلی: سنجش میزان رضایت کارکنان از شغل و محیط کارشان، از عوامل مهم است.
  • ارتقای بهره‌وری کارکنان: با افزایش سطح انگیزه و بهبود عملکرد، بهره‌وری کارکنان نیز بالاتر می‌رود.
  • کاهش میزان غیبت کارکنان: درک دلایل غیبت کارکنان و ایجاد محیطی با انگیزه بالا، به کاهش میزان غیبت کمک می‌کند.

اهداف روانشناسی صنعتی-سازمانی

روانشناسی صنعتی-سازمانی، شاخه‌ای از علم روانشناسی است که به مطالعه‌ی رفتار انسان در محیط کار می‌پردازد. هدف اصلی این علم، بهبود عملکرد و رضایت شغلی کارکنان و در نهایت، ارتقای سازمان‌ها است. برای دستیابی به این هدف، روانشناسان صنعتی-سازمانی در زمینه‌های مختلفی فعالیت می‌کنند، از جمله:

  • شناسایی و حل چالش‌های محیط کار: از طریق بررسی محیط کار با استفاده از مصاحبه و نظرسنجی، به شناسایی مشکلات و ارائه راه‌حل‌های مبتنی بر علم روانشناسی می‌پردازند.
  • بهبود عملکرد کارکنان: با طراحی و اجرای سیستم‌های ارزیابی عملکرد، آموزش و توسعه کارکنان و رهبران، به ارتقای مهارت‌ها و در نتیجه، افزایش بهره‌وری کارکنان کمک می‌کنند.
  • ایجاد فرهنگ سازمانی مثبت: تلاش برای ایجاد تعادل بین کار و زندگی، ارتقای سلامت روان کارکنان و طراحی برنامه‌هایی برای افزایش رضایت شغلی، از جمله اقداماتی است که روانشناسان صنعتی-سازمانی در راستای بهبود فرهنگ سازمانی انجام می‌دهند.
  • تیم‌سازی و مدیریت اثربخش تیم: بازسازی تیم‌ها و بخش‌ها، بر اساس اصول روانشناسی صورت می‌گیرد تا همکاری و همبستگی میان کارکنان افزایش یابد.
  • جذب و استخدام نیروی کار مناسب: با طراحی شیوه‌های نوین استخدام و ارزیابی، به جذب افرادی با مهارت‌ها و روحیات متناسب با هر جایگاه شغلی کمک می‌کنند.
  • تلاش برای ایجاد تنوع و برابری در محیط کار: با ایجاد برنامه‌هایی برای جذب نیروی کار متنوع و آموزش کارکنان در راستای پذیرش و احترام به تفاوت‌ها، به برابری و همکاری هر چه بیشتر در محیط کار کمک می‌کنند.

سخن آخر

با توجه به تاریخچه پربار و تأثیرگذار روانشناسی صنعتی و سازمانی، و با درک عمیق‌تر از اهداف و اهمیت این رشته، می‌توان به نتیجه رسید که مدیران و رهبران باید از ابزارها و دانش‌های ارزشمند ارائه شده توسط روانشناسان سازمانی به بهترین شکل استفاده کنند تا سازمان‌های خود را به یک سطح عالی از عملکرد و پایداری برسانند و در مسیر رشد و توسعه پیشروی داشته باشند.